به گزارش مشرق، "طلال سلمان" خبرنگار روزنامه لبنانی السفیر حاشیه های گفتگوی خود با سیدحسن نصرالله را منتشر کرد.
همه
چیز در سالن شیک استقبال که بسیاری از مهمان ها را نمی شناخت، آرام بود،
صندلی سید حسن در کنار یک صندلی دیگر قرار داشت و بعد از آن یک نیمکت و پس
از آن نیز نیمکت دیگری قرار داشت. سکوت همه جا را فرا گرفته بود و هر از
گاهی صدایی از دور دست این سکوت را در هم می شکست.
نشستیم و بعد از سفر سختی که برای رسیدن به این مرکز سری پشت سر گذاشتیم، به خودمان آمدیم.
این مرکز دائما عوض می شد تا مبادا دشمن اسرائیلی پی به وجود آن ببرد و آن
را هدف بزرگ و خطرناک بخواند و به همین دلیل منطقه را با خاک یکسان کند.
او قهرمان ملت، رهبر پیروزی و در عزلت و گوشه نشینی محبوس شده بود حال آنکه عده ای احمق فتنه انگیزی می کنند تا مبارزه ملی را تحریف کنند.
مزدوران
سفارت خانه ها و دستگاه های اطلاعاتی یا همان آزاد شدگان بر بالای منبرها
از مقاومت و شهدای آن و پایداری و قهرمانان آن و خانواده هایی که جگر گوشه
های خود را تقدیم کرده و می کنند، بدگویی می کنند. خطای مهلکی وجود دارد و
بلکه خطای کشنده ای است که کسی در این وضعیت خاص بدان اهمیتی نمی دهد.
بر
روی صندلی های خود آهسته سخن می گفتیم تا مبادا سکوت مورد انتظار و هیبت
آن جایگاه خدشه دار شود، قبل از آنکه سید حسن با لبخند محبت آمیز وارد شود،
احساس اطمینان کردیم و بر شادی و غرور خود غلبه کردیم تا مبادا ما را به
دور از اصول گفتگوی جدی دریابد.
... اما سید حسن نصر الله رهبر
پایداری و مقاومت و قهرمان پیروزی بر دشمنی است که ادعای او مبنی بر شکست
ناپذیر بودن را درهم شکست. مناسبت استثنایی و فرصتی خوبی بود تا از مزخرفات
سیاسی روزمره و مواضع به دور از اندیشه بکاهیم و با درس گرفتن از گذشته به
عمق اتفاقات حاضر بپردازیم به طوریکه بتوانی با کنار گذاشتن غیر ممکن ها و
با اطمینان بیشتر به قدرت در کسب دستاورد به آینده چشم بدوزیم.
تو
اکنون در حضور یکی از سازندگان تاریخ معاصر این امت هستی، امتی که از درون
هدف توطئه و نیرنگ و سلاح های خطرناکی قرار گرفته است که خطرناک ترین آنها
فتنه است.
تو اکنون با سید حسن همراه هستی، تلاش کردیم تا از او
بخواهیم به سوالات ما در خصوص نگرانی از حال و آینده در لبنان و قبل از آن
در سوریه و عراق و بعد از آن الجزیره و خلیج و مصر و لیبی و تونس و الجزائر
و یمن و هر آنچه که در این کشورها ترس از فردای مبهم و سخت را برمی
انگیزد، پاسخ دهد.
قبل از آنکه ما سوالی بپرسیم، سید
حسن نصر الله خود از همه ما و خانواده ها و همینطور خانواده السفیر سوال
کرد و چهلمین سال شروع کار السفیر را تبریک گفت و اشاره کرد جوان بودم که
شماره اول السفیر منتشر شد و توجه همه را به تجدید مطبوعات روزانه جلب کرد،
ما آن زمان در کمپ شرشبوک در حال آموزش دیدن بودیم.
نیازی
به شرح و توضیح برای روشن شدن خطر بحرانی که مطبوعات در اوضاع جنگ داخلی
کشور در آن به سر می برند، نبود، اما سید حسن به پایداری و صمود السفیر
اطمینان داشت و امیدوار بود تا علی رغم فشارها و مشکلات اقتصادی و سیاسی و
امنیتی موجود، در انجام رسالت خود موفقیت های بیش از پیشی به دست آوریم.
مشکلاتی که خطرناک ترین آنها ایجاد تفرقه در کشور و از بین رفتن وحدت مردم
بود چرا که قطع ارتباط و دست کشیدن از مطالعه و اکتفا کردن به عناوینی که
رسانه های معاصر پخش می کنند را جایگزین ارتباط و تعامل با یکدیگر کرده
اند.
تو به ویژگی های این رهبر تاریخی که ایمان در چهره اش موج می
زند، می اندیشی و مهربانی که از چهره او برمی آید و ریش های پر پشت او که
صورتش را زینت بخشیده و بر هیبت او افزوده و همینطور شراره چشمانش تو را
مجذوب خود می کند، تا اینکه افتراها و تهمت هایی که با هدف سیاهنمایی این
مسئله و یا تحریف وقایع و به منظور توجیح سیاست های اشتباهی که کشور و مردم
آن را در حال و آینده آزار می دهد، او به خشم آورد.
لبخند رضایت و
ایمان او را در روزی به یاد خواهی آورد که به همراه دیگر لبنانی ها و عرب
ها و بیگانگان از شما استقبال کرد و همه به خاطر شهادت فرزندش، هادی به او
تسلیت می گفتند و در پاسخ فرمود: او یکی از مجاهدینی بود که خدواند نعمت
شهادت را به وی ارزانی داشت.
کمی بعد از پیروزی بر اسرائیل در جنگ
33 روزه که السفیر با نوشته ای ممتاز به نام "پیروزی آغشته به خون" بدان
پرداخت. روزی که او و حزبش نشان دادند که گویا آخرین مبارزانی هستند که در
برابر جنگ علیه امت و تاریخ و گذشته و حال و آینده با شجاعتی بی نظیر
ایستادند و اسطوره دشمن شکست ناپذیر را درهم شکستند و وعده خود را با
پیروزی محقق و راه آینده را روشن ساختند قبل از آنکه بغض اهل بیت او را
درهم شکند و با بزرگنمایی خسارات و کوچک شمردن این پیروزی و بدنام کردن
قهرمانان آن این پیروزی را تحریف کنند.
اما تاریخ تنها با حوادثی
آغشته به خون های پاک ثابت می شود و این بخش اول گفتگو صفحه جدید و پر است
از وقایعی که حرکت به سوی آینده آن را ترسیم می کند.
منبع: عرش نیوز
کد خبر 298524
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۵:۳۶
- ۲ نظر
- چاپ
بعد از سفر سختی که برای رسیدن به این مرکز سری پشت سر گذاشتیم، به خودمان آمدیم. این مرکز دائما عوض می شد تا مبادا دشمن اسرائیلی پی به وجود آن ببرد و آن را هدف بزرگ و خطرناک بخواند و به همین دلیل منطقه را با خاک یکسان کند.